سلامتی لوک خوش شانس که همیشه آخرش تنهایی سمت غروب میرفت
با اینکه لوک بود
با اینکه خوش شانس بود
چطور میتوانیم به تاول های پای دلمان بگوییم:تمام راهی که آمدیم،اشتباه بود؟!
اگه از دست آدم ها، همش تیشه به ریشه ام بود/
نمیمردم واسه اینکه، یکی مثل تو پیشم بود/
شکنجه دیدم از دوریت، که گریه اعترافم شد/
همین دنبال تو گشتن، یه جورایی طوافم شد….!
لقمه بزرگتر ازدهانت بودم،برای همین بودکه مرا خرد میکردی تا اندازه شوم..
نه..الان نه..فعلادورت شلوغه..تنهات که گذاشتن یادمن می افتی..
امااونوقت من شرمندم چون احتمالا من اون موقع دیگه تنها
نیستم..!
وقتی سرم درد می کند،حتی قرص هم جواب نمیدهد….
من چشمهایت را از کدئین بیشتر قبول دارم..
ازسرزلف توشوریدگی آموخته دل/ وآتش مهرتودرجان من افروخته دل
دل نیست کبوترکه چوبرخاست نشیند*ازگوشهءبامی که پریدیم،پریدیم
مرا تابزن!
به قرینه هم تا بزن!!
میخواهم تنها درگیر نیمه خودم باشم!!!.
نظرات شما عزیزان:
|